حکما جمیع اجناس فضایل را چهار فضیلت دانند: حکمت، شجاعت، عفت، عدالت.
زیرا که نفس را دو قوّه است: قوّۀ ادراک و قوّۀ تحریک. و هر یک از این دو را به دو شعبه منقسم فرمودند.
اما قوّت ادراک منقسم شود به عقل نظری و عقل عملی؛ و اما قوّت تحریک نیز منقسم شود به قوّه دفع ـ که آن شعبه غضب است ـ ، و قوّۀ جذب ـ که آن شهوت است ـ .
و تعدیل هر یک از این قوای چهارگانه و خارج نمودن آنها را از حد افراط و تفریط، فضیلتی است.
پس حکمت عبارت است از: تعدیل قوّۀ نظریّه و تهذیب آن. و عدالت عبارت است از: تعدیل قوّۀ عملیه وتهذیب آن. و شجاعت عبارت است از: تعدیل قوّۀ غضبیّه و تهذیب آن. و عفت عبارت است از: تعدیل و تهذیب قوّۀ شهویّه.
و عدالت را اطلاق دیگری است و آن عبارت است از: تعدیل جمیع قوای باطنیّه و ظاهریّه و روحیّه و نفسیّه. و به این اطلاق، فیلسوف متقدّم گفته: عدالت، همه فضیلت است نه جزوی از آن.
و به این مقیاس، جور را نیز دو اطلاق باشد: یکی مقابل عدالت به معنی اخص؛ و یکی مقابل عدالت به معنی اعم و آن همان است که در فرموده فیلسوف مذکور، تمام رذیلت است.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 151 و باید دانست که چون عدالت، حدّ وسط بین افراط و تفریط است، اگر از نقطۀ عبودیّت تا مقام قرب ربوبیت تمثیل حسی کنیم، بر خط مستقیم وصل شود. پس طریق سیر انسان کامل از نقطه نقص عبودیّت تا کمال عزِّ ربوبیّت، عدالت است که خط مستقیم و سیر معتدل است. و اشارات بسیاری در کتاب و سنت بدین معنی است چنانچه صراط مستقیم، که انسان در نماز طالب آن است، همین سیر اعتدالی است.
و [ این که] در احادیث شریفه است که، صراط از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است برای همان است که حد اعتدال وسطیّت حقیقیّه را دارد، از این جهت، در تمثّل در عالم ظهور حقایق، باید بدین نحو متمثّل شود.
و از رسول خدا منقول است که، خط مستقیمی در وسط کشیدند و خطهای دیگری در اطراف آن، و فرمودند: این خط وسط، خط من است.
و اعتدال حقیقی، جز برای انسان کامل که از اول سیر تا منتهی النهایۀ وصول
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 152 هیچ منحرف و معوج نشده است، برای کسی دیگر مقدّر و میسور نیست، و آن به تمام معنی خط احمدی و خط محمدی است و دیگران از سایرین، سیر به تبع کنند، نه به اصالت. و چون خط مستقیمِ واصل بین دو نقطه، بیش از یکی نیست، از این جهت، فضیلت به قول مطلق و سیر بر طریق عدالت و بر سبیل اعتدال، بیش از یکی نیست؛ ولی رذایل را انواع بسیار بلکه غیر متناهی است. ولی اجناس کلیه آن را به هشت قسم تقسیم نموده اند؛ زیرا که برای هر یک از این فضایل چهارگانه دو طرف است: یکی حد افراط؛ و یکی تفریط، از این جهت، اجناس رذائل هشت است.
و این جمله، در کتب حکماء و کتب اخلاقیّه، با انواع هر یک که در تحت این اجناس است، مذکور است و صرف عمر در اطراف تعدید و حصر و حساب آنها، کمکی به سیر انسانی و کمالات آن نمی کند.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 153